کاش میتونستم آدمهای توی خوابم رو بیارم بیرون بیارم توی زندگی روزمره ام و عاشقشون بشم
براشون از رویاهام بگم و اجازه بدم ترکم کنند
دیشب توی خواب عاشق یه سگ سیاه وحشی شدم
۲ نظر:
.
گفت...
خوب بعضي ها دنياي آدمها رو دوس ندارن كاريشم نميشه كرد اما يه سوال آيا خودت زاييده يك روياي بزرگ نيستي ؟!!! يكي مي گفت لب يه بركه آب ايستاده بودم داشتم به تصوير مواج خودم در آب مي خنديدم غافل از اينكه در دنيايي ديگه داشتم به تصوير صاف خودم مي خنديدم.مرز ميان رويا و واقعيت از يه تارمو هم نازكتره . پ.ن : شماجز اونايي هستي كه به رنگ آبي زياد علاقه داري و در واقع جز شخصيتهاي آبي به حساب مياي. http://www.topiranian.com/maghalat/archives/003874.html پ.ن.ن :كاشكي به بلاگ اين سگ محترم دسترسي داشتيم و نظر شو راجع به شما ميخونديم. پ.ن.ن.ن:زياد تلاش نكن دستت بهش نمي رسه تا نوشته هاشو تلافي كني.
هر شبي از دام تن ارواح را مي رهاني، ميكني الواح را مي رهند ارواح هر شب زين قفس فارغان،نه حاكم و محكوم كس شب ز زندان بي خبر زندانيان شب ز دولت بي خبر سلطانيان نه غم و انديشه سود و زيان نه خيال اين فلان و آن فلان رفته در صحراي بيچون جانشان روحشان آسوده و ابدانشان وز صفيري باز دام اندر كشي جمله رادر داد و در داور كشي چون كه نور صبحدم سر بر زند كركس زرين گردون پر زند فالق الاصباح، اسرافيل وار جمله را در صورت آرد زآن ديار روح هاي منبسط را تن كند هرتني را باز آبستن كند اسب جان را ميكندعاري ز زين سّر " النوم اخ الموت " است اين
به عقيده صوفيان و عرفا ، خواب استقلال روح از جسم است وحكيمان خواب را موت الاصغر مي خوانند و مي توان از خواب قياس مرگ گرفت .در خواب حقيقت انسان از عالم ناسوت گذر مي كندو وارد عالم ملكوت مي شود كه در آنجا معني و باطن اشيا به شكل ملكوتي آن ديده مي شود. در عالم ملكوت حواس ظاهري انسان از كار مي افتد و روح اين آزادي و سبكباري را پيدا مي كند كه وارد عالم غيب شود و اسراري به شكل روياي صادقه بر آن مكشوف مي گردد.
۲ نظر:
خوب بعضي ها دنياي آدمها رو دوس ندارن كاريشم نميشه كرد اما يه سوال آيا خودت زاييده يك روياي بزرگ نيستي ؟!!! يكي مي گفت لب يه بركه آب ايستاده بودم داشتم به تصوير مواج خودم در آب مي خنديدم غافل از اينكه در دنيايي ديگه داشتم به تصوير صاف خودم مي خنديدم.مرز ميان رويا و واقعيت از يه تارمو هم نازكتره .
پ.ن : شماجز اونايي هستي كه به رنگ آبي زياد علاقه داري و در واقع جز شخصيتهاي آبي به حساب مياي.
http://www.topiranian.com/maghalat/archives/003874.html
پ.ن.ن :كاشكي به بلاگ اين سگ محترم دسترسي داشتيم و نظر شو راجع به شما ميخونديم.
پ.ن.ن.ن:زياد تلاش نكن دستت بهش نمي رسه تا نوشته هاشو تلافي كني.
هر شبي از دام تن ارواح را
مي رهاني، ميكني الواح را
مي رهند ارواح هر شب زين قفس
فارغان،نه حاكم و محكوم كس
شب ز زندان بي خبر زندانيان
شب ز دولت بي خبر سلطانيان
نه غم و انديشه سود و زيان
نه خيال اين فلان و آن فلان
رفته در صحراي بيچون جانشان
روحشان آسوده و ابدانشان
وز صفيري باز دام اندر كشي
جمله رادر داد و در داور كشي
چون كه نور صبحدم سر بر زند
كركس زرين گردون پر زند
فالق الاصباح، اسرافيل وار
جمله را در صورت آرد زآن ديار
روح هاي منبسط را تن كند
هرتني را باز آبستن كند
اسب جان را ميكندعاري ز زين
سّر " النوم اخ الموت " است اين
به عقيده صوفيان و عرفا ، خواب استقلال روح از جسم است وحكيمان خواب را موت الاصغر مي خوانند و مي توان از خواب قياس مرگ گرفت .در خواب حقيقت انسان از عالم ناسوت گذر مي كندو وارد عالم ملكوت مي شود كه در آنجا معني و باطن اشيا به شكل ملكوتي آن ديده مي شود. در عالم ملكوت حواس ظاهري انسان از كار مي افتد و روح اين آزادي و سبكباري را پيدا مي كند كه وارد عالم غيب شود و اسراري به شكل روياي صادقه بر آن مكشوف مي گردد.
ارسال یک نظر