شهزاده ات خواهم شد
با من بیا تا شب هزار و اول
خواهی شد پادشاهی در وادی افسانه ها
و من از سودای جنون آمیز شب
برایت قصه می سازم
می سازم
می سازم
با من بیا تا شب هزار و اول
گوش بسپار به نوای آسمان
بی کلام و بی کوکب
من برایت نور خواهم ساخت.
خواهم ساخت.
خواهم خواند.
در این شب بی انتها
با من بیا تا ته هزار و اولین شب
که شاید آخری باشد
و خواهی خفت
و خواهی خفت
و خواهی خفت
و خواهم خواند از شب هزار و دوم