۱۳۹۰ شهریور ۲۹, سه‌شنبه

آیینه ای که شکست

ازآغاز نیست شدنت
در جهان مکثر شدی.
هر صورتی بازتاب تو بود
و هر صدایی پژواک حنجره ی تو

من دلباخته ی تمام سایه هایی خواهم شد که چونان تو در برم بگیرند





۲ نظر:

شنطيا گفت...

عالم كثرت ، طلسم اعتبار وحدت است خوشه ها آيينه دار شوخي يك دانه اند
چقدر اين نوشته نزديك به پارادوكس وحدت در كثرت وكثرت در وحدت عرفاست و چه زيبا گفته اي كه بعد از فنا وجود مكثر ميشوددرعوالم وجود و هر صورتي بازتاب موجود فاني ميشود .

ناشناس گفت...

چه زود تکثیر میشوم وقتی مرا میشکنی
بگذارد فقط یکی در حسرت نگاهت نگاهت کند

روزی که سانتیمانتالیسم، مینیمالیسم را کشت

لحظه هایی هست که آدم چاره ای نداره جز اینکه بشینه رو به روی آینه، نفس عمیق بکشه، شلاق رو از کنار آینه برداره و شروع کنه به ضربه زدن به خودش....