۱۳۹۰ مهر ۲۱, پنجشنبه

می نوشم




به سلامتی چمدونی که هرگز باز نشد




۲ نظر:

. گفت...

شكر كند كاغذ تو از شكر بي حد تو

اين دست نوشته ها خيلي پر شوره .آدم ها خيلي با هم متفاوتن اما وقتي تو حالت قبض قرار مي گيرن تو يه چيزي شبيه به همن از اين نظر كه واسه تسكين به چيزي پناه ميبرن. 11 بارگفتي مي نوشم اما اي كاش ميدونستم مثه ما خون جگر مينوشي؟!

سین دخت گفت...

نوش
سلام ...

روزی که سانتیمانتالیسم، مینیمالیسم را کشت

لحظه هایی هست که آدم چاره ای نداره جز اینکه بشینه رو به روی آینه، نفس عمیق بکشه، شلاق رو از کنار آینه برداره و شروع کنه به ضربه زدن به خودش....